خبر مردنت راپیرزنانروی پاهایشان گذاشتند و تکان دادندزنان جوان به سینه فشردند و شیر و مردانبا گلهها هر صبحبه صحرا بردند و غروببا پستانهای ورم کرده پس آوردندخبر مردنت را شخم زدندو در شیارهای بیگناهشبذر نوعی گیاه عجیب را ..تو مرده بودی اماما هنوزمادران امیدواری بودیمبه جای خودترفتنت را بزرگ میکردیمدر انتظار گیاهیکه پیرترهامیگفتندترکیب آن با بوتهی بومادرانچشمهای خدایان راشفا خواهد داد.... خداحافظی...
ما را در سایت خداحافظی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : aligdztaranoom بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 9 خرداد 1403 ساعت: 16:52